حس میکنم با شغلم تو یه رابطه عاطفی مسموم گیر افتادم. دوستش دارم. خیلی زیاد. از تفریحم و از کارها و ادمهایی که برام مهمن میزنم تا کارم رو به بهترین شکل ممکن انجام بدم. ولی اون هیچکدوم از اینا رو نمیبینه. کارم نمیبینه که چقدر بهش اهمیت میدم. و همینطور آدمایی که باهاشون کار میکنم. در مقابل عشق و توجهی که بهش میدم، تنها چیزی که عایدم میشه توقعات بیشمار و تمام نشدنی موسسه و حمایت نشدنه. توقع پول چندان یا قدردانی آنچنانی ندارم ( اگر همچین توقعی رو هم داشتم باز هم شرایط فرقی نمیکرد ) اما .
ادامه مطلبازدواج، عشقی ابدی یا حسی زودگذر؟
تو ,هم ,رو ,نمیبینه ,چقدر ,بهش ,موسسه و ,و حمایت ,نشدنی موسسه ,تمام نشدنی ,و تمام
درباره این سایت